۱۳۸۹ دی ۲۱, سه‌شنبه

احتمالاً گم شده ایم!

داستان سارا سالار از بهترین های چند سال اخیر ایران است. روایت روانکاوانه زنی سرگردان میان مدرنیته و سنت است. این داستان چندلایه به واگویه های درونی این زن به شیوه ای خلاق اختصاص دارد. نویسنده ما را با خود با دنیای ذهنی این زن، زنی از خودبیگانه و گم شده در مصرف گرایی و مدرنیته، همراه کرده و به تدریج با وجه دیگر شخصیت زن که درونی و سرکوب شده است نیز آشنا می شویم. شخصیت درونی زن که گندم نام دارد بر خلاف نقاب بیرونی سنتی قهرمان داستان، مدرن و هنجارگریز است. گرچه نویسنده به زیبایی تا انتهای داستان ما را با خود همراه می کند ولی از ضعفهای روایی اثر نمی توان چشم پوشید مانند جاهایی که گویی نویسنده خود درگیر بازی ای می شود که برای خواننده طراحی کرده است (آنجا که لادن و سایرین از گندم به قهرمان شکایت می برند)، فرا نرفتن برخی شخصیت ها از حد تیپ های معمول(منصور،عاشق پیشه دلال فرشی که شلوار جین می پوشد و یا فرید روشنفکر صاحب مجله) و نیز روشن نشدن برخی ابهام های داستان (علت دعوای مادر و قهرمان داستان شب قبل از ورود به دبیرستان که از قضا از نقاط اوج داستان و نقطه تحول شخصیت است). با این حال می توان از روایتی نو و روان از زبان زنی از نسل خود لذت برد و طعم آن را تا مدتها در ذهن داشت.

خوردن عبادت عشق Eat Pray Love

 از آن فیلمهایی که خوراک من است برای ایده در آوردن از آن و شعار دادن.نیمه اول فیلم به نظرم طلایی است.یا حداقل هوشمندانه.عشق بازی با غذا خوردن با آن همنوایی تصاویر و نواها. هوشمندانه از پس ارائه یک تصویر متفاوت از لذت بردن بر آمده است.حرفهایی که این فیلم در مورد رابطه دارد مثل مجموعه ای از حرفهای خوب و مفید است که در یک بسته شیک جمع شده است و به یک باره به مشتری تحویل داده می شود بنابراین گفتن بخشی از آنها شاید بیهوده باشد.شخصا بسیار لذت بردم از نمایش عشق بازی با لذت بلعیدن.شاید مفهومی که در ورای این نمایش بتوان دیدن همین جمله است:عشق بازی با لذت.به جای لذت بردن از عشق بازی.به علاوه یک مزیت فرعی و کم اهمیت تر فیلم: نمایش اتفاقات از طرف بی رحم ِ پایان یک رابطه عاشقانه،کسی که به ظاهر ستمکار است در این جدایی.نیمه دوم فیلم اما فقط یک عاشقانه تمام و کمال هالیوودی است که از همان ابتدا بوی تکراری خوشبختی در فیلمهای هالیوودی در آن حس می شود گرچه توفیق یافته اجرایی نسبتا دیدنی داشته باشد.
 http://www.imdb.com/title/tt0879870

۱۳۸۹ دی ۱۸, شنبه

شهر اشباح

Spirited Away دنياي خيالي متفاوتي است. آنچه ميازاكي در اين انيميشن خوش طرح به انجام رسانيدخ شاهكاري داستاني و تصويري است. نمي توان از كنار ارواح نه چندان خبيث و موجودات ذاتاً مهربان تنهاي شهر خيال برانگيز او گذشت و از خلاقيت او شگفت زده نشد. فيلم روايت بالغ شدن دختركي ظريف و وابسته به والدين است كه در سفري هراسناك به تنهايي با عشق آشنا شده و براي آن تاوان مي دهد. آنچه اين انيميشن را از فيلمهاي والت ديزني و هالييود متمايز مي كند، پس زدن كليشه هاي معمول اين فيلمها در نشان دادن هيولاها و ارواح است.. ديدن فيلم طعم خوش غلبه عشق بر سختي ها را در دهان به جا مي گذارد.

۱۳۸۹ دی ۱۳, دوشنبه

دوستان فصل ششم قسمت 2 Friends

لعنتی عشق است دیگر.خودت را بکش با موهایش را بو کردن و آسمان و ریسمان بافتن برای بودن باهاش. می توانی فکر کنی فقط بچگی راس است که اینطوری می شود تویش یا می توانی فکر کنی عجب چیزی است این شوق سر فرو بردن در موهایش.همین است دیگر.این عشق لعنتی که هزار فکر می توانی در موردش بکنی و هیچ کمکی هم نمی کند.آخرش تو هستی و بی قراری و او که نیست،هرچقدر هم که باشد.
http://www.imdb.com/title/tt0108778