دوستان فصل پنجم قسمت 22 Friends

خب به وضوح معلوم می شود آنجا هم سینمای مستقل، سینمایی است که پول زیادی در بساط ندارد.اما شاید فرقش این باشد که آنجا سینمای غیر مستقل پول پارو می کند و اینجا پول درو می کند(تا ساخته شود و کسی آن را نبیند - ملک سلیمان را در نظر آورید.)آنجا سینمای مستقل خودش پول درنیاورده و اینجا نگذاشته اند پول دربیاورد( و برای خودش جانی بگیرد - دو کارگردان باهوش، جعفر پناهی و اصغر فرهادی را به یاد بیاورید که یکی باید 20 ( بیست ) سال ناقابل هوش به خرج ندهد و دیگری خفت گیر شده است به ساختن فیلم در کشورش.)
http://www.imdb.com/title/tt0108778

نامه هایی به جولییت Letters to Juliet 2010

آخه مرض داری جولیت رو اذیت می کنی؟یعنی خدا وکیلی جولیت علم غیب داره نامه تو رو از پشت آجر دیوار دربیاره و تو رو به معشوقت برسونه؟همین کارا رو کردی که در 80 سالگی به معشوقت رسیدی.حالا شانسی که آوردیم این بود که این دختر،پسر ِ امروزی اونقدر سطحی و لوس بودند که لازم نشد 80 سال صبر کنند برای رسیدن به هم. فقط از کارگردان و عوامل برای فراهم کردن اینهمه زیبا رو،از دختر و پسر گرفته تا توریسم و طبیعت، تشکر می کنیم!
http://www.imdb.com/title/tt0892318

کمان کیم کی دوک Hwal The Bow Kim Ki-Duk 2005

دو روز قبل بود که این فیلم  را دیدم.حرفهای بسیاری از جنبه های مختلف این فیلم شاعرانه می توان زد.کارگردان بسیار خوب از رسانه ای که در اختیار دارد استفاده کرده و فیلم در لایه ها و ابعاد  مختلف حرفهایی برای گفتن دارد. اما من زمان نیاز داشتم تا جواب بعضی سوالها در ذهنم شکل بگیرد:
1.جنس رابطه دختر و پیرمرد و چرخشهای آن:پیرمرد در واقع دو دوره کاملا مجزا را در رابطه با دختر تجربه کرد.در دوره اول نگهبان امن دختر بود.درست است که قرار بود با او ازدواج کند اما این ازدواج هم جنس نگهبانی و محافظت از دختر را داشت در مقابل بیگانه هایی که قصد آزار دختر را داشتند.معصومیت و بی چشم داشتی در رابطه این دو دیده می شد.تنها مسئله حمایت عاطفی دو طرفه بود. اما با به میان آمدن رقیب جنسی(پسر جوان) بخش دیگری از روح پیرمرد( روح آدمی) نمایش داده شد.خواهش و حس تصاحب.چیزی که به سرعت اعتماد دختر را از او گرفت.در واقع تنها سرمایه پیرمرد نزد دختر اعتماد(به خیرخواهی) بود آن را در بخش دوم از دست داد.در انتها دختر متوجه شد که این پیرمرد است به او نیاز دارد. و دختر میزان نیروی نیاز عاطفی را در روح پیرمرد لمس کرد.

2.تیرهایی که به نقاشی بودا از کنار دختر زده می شد:به نظرم دختر می تواند نماینده جسمیت و مسائل دنیوی باشد و نقاشی بودا نماینده عالم بالا.این تیر زدن از ورای دختر به معنی عبور و ورای مسائل مادی رفتن برای رسیدن به عالم بالاست. کما اینکه در آخر فیلم وقتی نگاه پیرمرد به دختر عوض شده بود در مورد موفقیت این عبور شک بوجود آمده بود و تنها با سقوط دختر به آب تیر به نقاشی بودا رسید.اینگونه بود که طالع دیگران بر آن دو تجلی می کرد.

3.ازدواج روحانی آخر فیلم:به نظرم نماینده راهی بود که پیرمرد برای نفوذ به قلب دختر طی کرد.اینکه پیرمرد با جذب کردن دوباره اعتماد دختر توانست بار دیگر تیری به سمت او شلیک کند بدون اینکه به جسمیت او آسیب بزند اما در عین حال بکارت او را نیز برداشته بود.این موضوع در واقع نمایش دهنده راهی است که پیرمرد برای رسیدن به وصال با دختر پیموده بود.جذب اعتماد و وصال. و این برداشتن بکارت می توانست نماینده آزادی دختر باشد.به این معنی که دختر با عبور از مرحله به دست آوردن اعتماد، اکنون آزاد بود که با مرد(مردی در قالب آن پسر جوان نمایش داده شده بود) ارتباط برقرار کند.
 http://www.imdb.com/title/tt0456470

داستانی واقعی

کیم کی دوک کشف جدید دنیای فیلمم است. فیلم Real Fiction او کاملاً تجربی و دانشجویی است. هنرمندی که در مقابل فشارهای دنیای بیرون با برخوردی منفعلانه سر خم کرده و روزی با گفت و گو با فردی که گویی روی دیگر خود است و با کشتن او، خشمش سرریز شده و به انتقام گرفتنی خشن از تمام کسانی که در این مدت وی را تحقیر کرده اند می پردازد. گرچه در پایان می فهمیم که تمام این انتقامها فرآیندی ذهنی بوده و قهرمان داستان به صحنه بازمی گردد چنان که گویی در انتظار تحقیرهای آتی است و این رویای قتل تنها مفری کوتاه بوده. فیلم با صحنه هایی بسیار ساده، با کمترین دیالوگ و با بهره گیری از نمادها و اشارات روانشناختی به خوبی ظلم وارد بر فرد را در جامعه ای بی سامان نشان می دهد.

كاليفرنيکیشن

نمي توان تماشاي كاليفرنيکیشن را به همه توصيه كرد. صحنه هاي اروتيك فراوان، هرزگي هاي بي پايان قهرمان سريال، ديدن روابط سطحي تهي از معنا (حتي تهي از معناي اصلي چنين روابطي كه لذت است) و بي رويا بودن انسانها براي همه خوشايند نيست. ولي از سوي ديگر، به تماشاي هجو اين هرزگي و بي بند و باري نشستن و ديدن به قهقرا رفتن هنرمندي كه روح گم شده و سرگشته اش او را درگير اتفاقاتي ناخوشايند مي كند، لذت خود را دارد.

نازارین لوئیس بنوئل Luis Bunuel - Nazarin

راستش فیلم که تمام شد شوکه شدم.شروع و میانه های فیلم وعده یک فیلم روایی از زندگی قدیسی را می داد. فیلمهایی که زندگی قدیسان مسیحی را روایت کرده اند دوست داشته ام. انگار در روح کلی فیلم همه آنها شباهت های اساسی با هم داشته اند. در واقع بنوئل همان روح حاکم بر آن فیلم ها در این فیلم پیاده سازی کرده است. اما خط شیب پایانی فیلم نشان داد بنوئل حرف دیگری دارد. به نظرم رسید او به نقد حرکت دین اساطیری یا هر گونه حرکت تقدیری پرداخته است. به بیانی دیگر او روایت می کند در بستر ظهور یک قدیس ممکن است اتفاقا قدیسی ظهور نکند، ممکن است انسانی راهش را اشتباه برود و خودش را نابود سازد. این نگاه می تواند چهارچوب متفاوتی باشد برای درک قصه تمام قدیسان. وقتی چنین بستر تصادفی برای ظهور یک قدیس یا قربانی شدن یک انسان قائل باشیم آنگاه شاید به آنجا برسیم که کلیت قضیه برایمان چالش برانگیز باشد.
از هوشندی اش در روایت و طرح ایده خوشم آمد.آرامشش را موقع گفتن حرفش حفظ کرده.

letters to julliet

هميشه يادت باشه كه عشق سالها دوام مياره. الكي نيستا بعد 50 سال بدون اينكه خودتو معرفي كني طرف مي شناسدت و چنان خودموني برخورد مي كنه انگار كه رفتي سر خيابون نون بخري برگشتي. بعد هم هيچ فرصتي رو بهش نه نگو چون مي تونه عشق بزرگ زندگيت رو با خودش همراه بياره. بعد هم هي نگو عشق واقعي وجود نداره كه سرنوشت مي تونه تو چشت كنه وجودشو!

چگونه با مادرت آشنا شدم فصل اول قسمت 4 How I Met Your Mother

باهوش نبود که نفهمید.اگه خواستید با یکی قطع رابطه کنید فکر کنید دفعه آخری که یادتون رفت بهش به موقع زنگ بزنید چه قشقلی به پا کرد.خب حالا اونو ضرب در ده کنید.این میشه واکنش طرف.حالا به میزان این واکنش "ضریب ضعف در برابر گریه" رو اضافه کنید. میشه میزان فاصله شما با اون وقتی خبر این جدایی رو می شنوه(به متر).

http://www.imdb.com/title/tt0460649/

دوستان فصل چهارم قسمت 17 Friends

شدیدا حال کردم از اینکه اینا اینقدر با هم راحتند. اصلا شد درس عبرتی برام.متحول شدم.به هر حال آدم وقتی با محیطش اینقدر راحت باشه می تونه با خیال راحت به موضوع مورد علاقه اش بپردازه.این ایده هم چیز خوبیه:اگه چیزی گیرت اومد که باهاش حال می کردی ابدا خاموشش نکن چون ممکنه از دست بره.به هر حال مطمئنیم که خودش یه روز میره.

http://www.imdb.com/title/tt0108778

چگونه با مادرت آشنا شدم فصل اول قسمت 5 How I Met Your Mother

به هر حال خوشم نیومد که گفت هر کی هر جور بوده همونجور بمونه،اگرچه تقریبا درسته.به هر حال زورکی یه چیز دیگه شدن از اینکه همون چیز بی خودی که بودی بمونی بهتره.تجربه این دیسکوهای پر سر وصدا رو هم دارم.خداوکیلی چیزهای بی خودی هستند.بیشتر از 3 دقیقه نمیشه تحمل کرد.اگه یه دختر خیلی باحال هم باهاته چرا نرید توی شهر سر و صدا کنید؟
http://www.imdb.com/title/tt0460649

paris with love

مهم اينه كه آخر كار وقتي همه تروريستاي بنيادگراي ابله رو كشتيد بتوني به چيزبرگرت با آسودگي خاطر گاز بزنيو با لبخند بشيني و با رفيق آدمكشت شطرنج بازي كني. انگار نه انگار كه عشقت بهت نارو زده و تو براي اولين بار آدم كشتي. خلاصه اينكه عاشق دختراي مسلمون نشو، اگه هم شدي حواست باشه كه تمام خونه ات وسايل استراق سمع كار نذاشته باشه اونم يه جوري كه تويي كه نابغه هر دو جهاني نتوني كشفش كني!

ترانه فریاد فریاد ، امید ،آلبوم شب امید

اگر یک روزگاری ترانه خوان عاشقانه شما بوده خوشحال باشید،یکی دیگر از آن ترانه ها خوانده.با همان عاشقانه های تابلویش.برای من دوست داشتی است.استاد این است که عاشقانه شاد بخواند.استاد این است که ما را گول بزند که دنیا بی غم و شاد فقط عاشقانه است.

لاست فصل ششم قسمت 17 LOST

خدا پدرشون رو بیمارزه.قسمت آخرش یک سمفونی کامل از لاست بینی بود.البته به جز اینکه یه جاهایی هول شده بودند و به کیفیت کار گند زده بودند.مثل بعضی جاها جلوه های ویژه افتضاحش.ولی در کل دست همه عوامل درد نکنه.خصوصا اینکه این جک رو هم آخر قصه کشتند یک تشکر مجدد باید کرد.حالا اینکه نظریه منم در مورد اینکه از اولشم همه اینها مرده بودند تایید کردید دستتون درد نکنه.
http://www.imdb.com/title/tt0411008

دوستان فصل چهارم قسمت 7 Friends

آخ آخ این دختره ،رفیق جویی-تا نیمه ها-چقدر خوشگله،خدا حفظش کنه.به هر حال قشنگ از قیافش معلومه قصد ازدواج نداره.حالا به هر حال یه درس بزرگ داشت.اگه یه گندی در یک زمینه ای زدید سعی نکنید در زمینه دیگه جبراش کنید.اصولا اصلا گندی که زده شده زده شده.
 http://www.imdb.com/title/tt0108778

لاست فصل ششم قسمت 16 LOST

این شخصیت بنجامین یکی از کاملترین شخصیتها و لاستی ترین آدمهایی بود که میشد دید.همیشه هم همین هویت اصیل خودشو حفظ کرد.اصلا هم مثل بعضی ها-منظورم جک آخراش و جیمز چند قسمتی نیست- خودشو لوس نکرد.واقعا فکر کردم دیگه می خواد این قسمت خودشو لوس کنه ولی به "شیطون توی جلد لاک" گفت این ویدمور و بچه هاش کجا قایم شدند و باهاش دوباره حال کردم.
http://www.imdb.com/title/tt0411008

دوستان فصل چهارم قسمت 8 Friends

اینو یادتون نره ها.این یک سریال برای خنده است.وگرنه حتی توی نیویورک هم اگه با دوست دختر همخونه اییتون بخوابید یا با پسر دوست پسر قبلیتون بریزید روی هم کار خیلی ضایعی کردید.حالا من نمی دونم قتل ناموسی و این چیزها توی برنامشون هست یا نه.
http://www.imdb.com/title/tt0108778

لاست فصل ششم قسمت 15 LOST

خب دیگه وقتی همه جاش رو خوب عمل کنی دقیقا همونجایی که باید خوب عمل کنی رو گند می زنی.در طول این قصه این همه افسانه های مذهبی سر هم کردند،دقیقا در همون قسمتی که میشد هزار تا نکته و قصه مذهبی و اساطیری به هم بچسبونن به ابتکار خودشون گند زدند توش.حالا اگه ایده ای نداشتی می زاشتی بچگی جیکوب  رو خودمون تصور می کردیم!

http://www.imdb.com/title/tt0411008

هیچ چیزی واقعی نیست، هرچیزی ممکن است!

چطور ميتوان گفت همه تصميمات زندگي بهترين حالت ممكن بوده اند؟ دشواري بار انتخاب رو چگونه مي توان سبكتر كرد؟ مرز واقعيت و خيال كجاست؟ چگونه مي توان درباره وجود و هستي به اطمينان رسيد؟ نه، قرار نيست فيلم Mr Nobody به اين سوالات جواب بده، بلكه اين سوالات را از دريچه اي ديگرمطرح ميكند گرچه دنياي فانتزي فيلم، بار تلخي بي جواب بودن سوالات را كم مي كند و با گفتن اينكه "همه راهها و انتخابها درست هستند" از زبان نمو، سعي در كم رنگ كردن دشواري انتخاب و اميدوار نگه داشتن تماشاگر دارد. داستان عشقي رازگونه فيلم، احتمالات زندگي را از جنبه اي ديگر نشان مي دهد و شيريني ديدن اين فيلم خوش ساخت و خوش آب و رنگ را صدچندان مي كند.

قهوه تلخ قسمت 8

این "حرکت خود جوش" رو خوب اومد.فقط دوست دارم بدونم جای دیگه توی دنیا مثل ما اینقدر به یک کلمه گیر میدن تا از معنا بیافته.باید یه چند تا کشور مثل سوریه،کره شمالی رو هم ببینم.

قهوه تلخ قسمت 7

فقط این سوال جدا برام پیش اومده که کی ما یاد میگیریم به اندازه کافی قصه و اتفاق در کارهامون بگذاریم. یعنی وجدانی اگه توی کار ایرانی نزنی جلو باختی و توی یه کاری مثل لاست بزنی جلو باختی.

جان شيفته خواني!

بعد از مدتي طولاني بلاگ خوني و داستانهاي كوتاه و رمانهاي كوچيك خوندن، خوندن جان شيفته طعمي ديگه داره. انگار دوباره لذت كتابخوني سراغت اومده و داري كتاب! مي خوني. بايد مزه مزه كنم تو دهنم لذتشو تا يادم بمونه كه كلاسيك خوندن چيزي ديگر است.

يار در خانه

طبق سنت هاليوودي، در انتهاي داستان هرگز تنها نخواهي بود. هميشه گزينه اي هست كه وقتي پارتنرت توزرد و مزدوج از آب دراومد، نگاهش كني و بگي آخه اينم گزينه خوبيه كه اتفاقاً پتانسيل ازدواج رو هم داره و آب در كوزه و يار در خانه ... اين ميشه آخر فيلم روز ولنتاين كه كاملاً وفاداره به اين سنت و ساير سنن هاليوودي.

South Park پارک جنوبی فصل چهار قسمت 1

دلم می خواست عضو یک گروه اینطوری بودم، خراب کار و ماجرا جو،البته باید مضاف بر اون دلم بخواد که به بی کله گی اونها هم باشم. من که شانس ندارم گروه هم اگه بود من می شدم اونی که یک کتاب گرفته دستش و دنبال "واقعیت" می گرده و کلا عقبه.
http://www.imdb.com/title/tt0121955

LOST لاست فصل ششم قسمت 5

گیر دادم به جک.دارم امیدوار میشم جیکوب می تونه درستش کنه.فقط خدا کنه باز دوباره از خیرگی به اقیانوس که بلند شد جوگیر نباشه که من باید کل بشریت زنده مانده رو نجات بدم. از کیت خوشم اومد.ول شده برای خودش.تنها شده.

http://www.imdb.com/title/tt0411008

Friends دوستان فصل سوم قسمت 10

آخ آخ دلم آتیش می گیره از اینهایی که جو گیرند.خود خدا هم هر روز چند تا مرگ مظلومانه و اسراف در منابع خلقت و نظام هستی توی برنامه اش داره بعد بعضی ها گیر می دن که همه چیز در حد ریاضیات باید حساب شده پیش بره.بابا بی خیال.
http://www.imdb.com/title/tt0108778

نظربازي ساوت پاركي

تنهايي كارتمن رو تو اپيزود كارتمن به نامبالا ملحق مي شود رو به خوبي ميشه ديد. محبوب ترين شخصيت ساوت پارك كه بين دوستان به خاطر قلدري و زورگويي اش طرفداري نداره احساس بلوغ زودرس مي كنه و سعي مي كنه خارج از حلقه دوستانش، دوستي بزرگسال پيدا كنه. كارتمن كه از انجام هيچ كاري براي رسيدن به مقاصد اغلب شومش ابا نداره، به خاطر توهم بلوغش گرفتار شاهدبازان آمريكايي ميشه:دي جالب ترين بخش اپيزود حقوقيه كه اين گروه براي كاراي غيرقانوني اشون طلب مي كنن تا جايي كه استن به رهبر گروه گوشزد مي كنه كه Dude, U want to have s.X with children! تو تمام مجموعه ساوت پارك، نويسنده هاش به هيچ چيز رحم نمي كنن از مذهب و اجتماع و خانواده گرفته، تا مدرسه و دوستي و اين به نظر رمز موفقيت ساوت پاركه: بي مرز بودن و بدون ترس و عالي بيان كردن سوژه هاي جنجال برانگيز.

Lost لاست فصل پنجم قسمت 15 - 16

زن ذلیلی می تونه عامل تمام اتفاقات بشری از جمله تعدادی از مرگ میرها در خانمها باشه.این پدیده،پدیده ای جهان شمول است و راه نجاتی هم از آن وجود ندارد جز مرگ سوژه.این نویسندگان لاست عجب قصه جور کن هایی هستند.چنان قصه را پخش می کنند و بعد جمع می کنند که 120 قسمت به طور جدی سرگرمی.

http://www.imdb.com/title/tt0411008

دوستان فصل سوم قسمت 2 Friends

اگه شما هم همش داشتید فکر می کردید خب چرا خودش تنها نمیره و منتظر بقیه مونده،دقیقا به همین دلیله شما هم جمع دوستان به این خوبی ندارید. اگر چه بازم باید از کودک بودن راس برای تحمل کردن بچه های دیگه همبازیش  تشکر کرد.چقدر جالب این آش در هم جوش رفاقت ساخته شده.
http://www.imdb.com/title/tt0108778

Prince of Persia: The Sands of Time شاهزاده پارسی 2010

درسی که از این فیلم گرفتیم اینه که اولا پدیده ای به نام "سربازان وحشی پارسی" خیلی در قدیم مهم بوده.دوما اون معدود شاهزاده های خوب "پارسی" که اتفاقا از توی خیابون هم پیداشون کردند اتفاقا خیلی هم ولند برای خودشون(باز خدا رو شکر به دختر خوشگلها کاری ندارند چندان) خلاصه اینکه در "سرزمین پارسی" باستان اوضاع بدجور به هم ریخته بوده.برای همین چند صد کیلومتر شاهزاده هامون راه می رفتند تا از سرزمین های عربی کمک بگیرند برای نجات.
http://www.imdb.com/title/tt0473075

چگونه با بارني آشنا شدم!

Barney: مردي براي تمام فصول،‌جالب ترين شخصيت سريال How I met Your Mother كه به نظر كپي نه چندان قوي از فرندزه. گرچه بارني هم معادل شخصيت جويي فرندزه، ولي يه اختلاف فاحش دارن اين دو باهم: هوش سرشارِ بارني. چيزي كه يه سر و گردن از جويي جلومي اندازتش. اين حتي موقعي كه به طرز حال به هم زني در حال مخ زدنه هم مشخصه، هر بار با يه شيوه و يه روش بنا به موقعيت. اعتماد به نفس مثال زدني اش و توانايي هاي عجيبش شخصيتش رو يه سر و گردن از باقي كاراكترا بالا مي بره.

Friends دوستان فصل سوم قسمت 1

خوبیش اینه که فهمیدیم حرف نزدن مردها در مورد یک سری مسائل خاص(زنونه!) مسئله و دغدغه جهانیه.وقتی هم که مردها نخوان در مورد این چنین مسائل خاص(زنونه) حرف بزنند یعنی اصولا دیالوگ عمیق و همه جانبه قرار نیست داشته باشند پس فوتبال بهترین موضوع است! این راس درد پنهان همه مردهاست که آشکار شده.کودک بودن.
http://www.imdb.com/title/tt0108778

Temporada de patos Duck Season 2004

ملت از این فیلم برداشتهایی مثل "ملالتهای یک ذهن دخترانه"، "تلاش برای تغییر و رهایی" ،"زندگی آپارتمان نشینی"،"ارزش دوستی" داشته اند. خدا رو شکر منم تونستم چیزی که در فیلم دیدم رو در کلمات کلیدی فیلم در سایت پیدا کنم و از عذاب وجدان راحت شم: گی. "چگونه و چرا مردها برای هم جذاب می شوند.".

http://www.imdb.com/title/tt0407246

گوفي هاي خوشبخت

داداش كوچيكه گوفي مي بينه، به اداهاش، اشتباهات تمام نشدني ، بلاهت و سادگي اش مي خنده با صداي بلند. فكر مي كنم چند تا گوفي تو دنياي واقعي مي شناسم كه هيچ وقت جدي گرفته نمي شن؟ شده كه دلشون بخواد جور ديگه اي زندگي كنن؟ اصلاً به اين فرم زندگي آگاهن؟ به هر حال همنشيني باهاشون مي تونه دلنشين باشه ولي نميشه روشون حساب كرد، چون هر چي باشه اينا گوفي ان و يه جا كه نبايد شيرين كاري مي كنن.

The Triplets Of Belleville 2003

فقط اگه بفهمی چرا همه اجزا و آدمهای این قصه انگار کشیده شده اند و درازند و فقط پیرزن کوتوله است مشکل حل است،کلا فهمیده ایم هدف کارگردان از ساختنش چه بوده؟خصوصا اینکه همین پیرزن کوتوله تنها "قهرمان" قصه است و بقیه همه یک جورهایی درب و داغونند.خلاصه بگم الکی نگیری، انیمیشن 8میلیون دلار هزینه داشته.
http://www.imdb.com/title/tt0286244

اوه شلدون

بيگ بنگ مثل يه شكلات دلچسب و خيلي خوشمزه تو ذهنم نشسته و كاري باهام كرده كه هيچ سريالي نكرد؛ نمي تونم بيش از 1 قسمت رو در روز ببينم چون حس مي كنم اين شكلات خوشمزه زود تموم ميشه و سرم بيكلاه مي مونه:دي و اين همش به خاطره شلدونه كه نمي دوني چكارش كني! نه ميشه ازش متنفر بود با اونهمه هوش و استعداد و فكتي كه ميده، نه ميشه دوسش داشت كه همش رو اعصابه و بي موقع فكت ميده و از روابط انساني كاملاً بيخبره و كاملا خودشيفته است!بله درسته، فقط ميشه عاشقش بود!

The Big Bang Theory تئوری بیگ بنگ فصل سوم قسمت 12

دیدن 2 فصل کامل و 12 قسمت از فصل سوم حداقل زمانیه که برای وارد شدن به جهان درونی شلدون لازمه.تازه شاید اون موقع بتونی خودتو یک خط خمیده سر راه شلدون در جهان دو بعدیِ خیالی اش تصور کنی. مرحله بعد نجات دادن خودت از تنهایی و مزخرف بودنی است که در اثر گرفتاری در این دنیا دچارش می شوی. هاوارد یا لئورنارد رو که دیدید؟!
http://www.imdb.com/title/tt0898266

انيميشن Ark به كارگرداني گرگور يونكايتيس لهستاني نمونه اي عالي از انيميشن CG يا گرافيك كامپيوتري است.سناريوي علمي تخيلي آن حكايت نابودي جمعيت انساني توسط ويروسي مرگبار است. آنان كه از بيماري جان به در برده اند محكوم به سفری با كشتي هاي عظيم اقيانوس پيما هستند تا جزيره افسانه اي موعود را كشف كنند. اين انيميشن با صحنه سوار شدن انسانها به كشتي آغاز مي شود. در صحنه هاي بعد با مردي آشنا مي شويم كه مي توان حدس زد همان شخصي است كه هدايت اين هجرت را به عهده دارد. نكته جالب توجه صورت وي است كه تركيبي بين انسان و حيوان است،‌ كه به گفته كارگردان اشاره اي براي ارتباط با كشتي نوح است. اين مرد با مشاهده تست خوني كه نشان دهنده آلوده شدنش به عفونت است، وحشتي قابل پيش بيني همراه با فكر خودكشي و گريز از خود نشان مي دهد. هنگامي كه وحشت زده به زمين افتاده،‌ زخمي در پيشاني اش ديده مي شود كه با بلند شدن و رفتن كنار آينه، زخم از بين رفته است. اين نخستين تلنگر شك به اين شخص می تواند باشد. او هفت تيري از كشوي ميزش بيرون مي كشد و به نظر می رسد مصمم به سوی سرنوشتش گام برمی دارد. خودکشی آن سرنوشتی است که برای خود انتخاب کرده و نقطه بزنگاه فیلم را می سازد....
ادامه نقد را مي توانيد از اين لينك دنبال كنيد: http://animak.ir/Issues/ark/review.html

Lost لاست فصل ششم قسمت 3

همچنان این دکتر جک بعد از 100 قسمت داره تلاش می کنه حتما یک تصمیمی بگیره!حالا نمیشه یک گوشه بشینه ببینه چی میشه؟یا حداقل اگه ازش پرسیدند بگه نمی دونم والله.اصولا آدمی که زیادی خودشو نخود هر آشی می کنه آخرش یه جایی خراب می کنه نه؟یواش یواش داره از اون پسره که با مرده ها حرف می زنه خوشم میاد.تحیر همیشگی و جالبی داره.
 http://www.imdb.com/title/tt0411008